خیزش «کوچک شهرها» علیه خیابان وال استریت
به گزارش پایگاه انجمن علمی اقتصاد شهری ایران، نزدیک به نیم قرن است که دموکرات های آمریکایی سعی کرده اند خود را به عنوان یک حزب شهری در آمریکا معرفی کنند. پس از شکست آمریکا در جنگ ویتنام، رهبران دموکرات در سیاستی جدید، بیشتر نگران کیفیت زندگی ایده آلیستها و افراد تحصیل کرده سطح بالای جامعه و ثروتمندان بودند. بیل کلینتون فرماندار آرکانزاس به عنوان رئیس شورای رهبری حزب دموکرات در اوایل دهه ۱۹۹۰، به دنبال تامین نیازهای حومه نشینان ثروتمند و در سطح بالای جامعه بود. این سیاست تا مدتی جواب میداد، اما در سال ۲۰۱۶ اتفاق دیگری رقم خورد.
آرای مردمی شهرهای بزرگی مثل دیترویت، بوستون، واشنگتن، ایندیاناپولیس، آتلانتا، هوستون، سن آنتونیو، دالاس، دنور، سیاتل، لس آنجلس، و سالت لیک سیتی برای نامزد حزب دموکرات فقط تا رسیدن به مرحله دوم انتخابات ۲۰۱۶ خوب بود. اما هیلاری کلینتون در مقابل آرای الکترال تسلیم شد.
در روند برنده شدن در انتخابات ریاست جمهوری، دونالد ترامپ ثابت کرد که یک نامزد تا چه حد می تواند بدون نگرانی از آرای شهرهای بزرگ، تنها به آرای مردم در شهرهای کوچک دل بست. او از "آگاه سازی روستائیان" برای مغلوب کردن رقبا در مناطق روستایی آمریکا استفاده کرد.
کریس هایز، کارشناس شبکه آمریکایی MSNBC پس از برکسیت در انگلیس، سیاست را به صورت "نبرد بین سرمایه داری مالی جهانی و واکنش قومی-ملی" تعریف کرد. چنین تعریفی چندان هم نادرست به نظر نمی آید. پیام اصلی پیروز شدن ترامپ، غلبه بر حریف از طریق شهر های کوچک بود. این سخنان میشل اوباما که "آمریکا در حال حاضر بزرگ است"، جمله ای است که تنها در شهرهای بزرگ آمریکا احساسات را بر می انگیزد، زیرا در آنها جمعیت و درآمد مدام در حال افزایش است.
بطور خلاصه می توان گفت که کلانشهرها دارای قدرت اقتصادی زیادی هستند، اما قدرت سیاسی کمتری دارند. اما مناطق حاشیه نشین آمریکا قدرت اقتصادی محدود و قدرت سیاسی بیشتری دارند. شاید این مطلب همیشه درست باشد، اما نقشه انتخاباتی سال ۲۰۱۶ نشان می دهد که شکاف ها بیشتر شده اند. توضیحات بسیاری برای آنچه در روز انتخابات اتفاق افتاد بیا شده، اما ساده ترین توضیح این است: در حال حاضر یک حزب روستایی و یک حزب شهری در آمریکا وجود دارد.
در انتخابات امسال حزب روستایی پیروز شد. اظهارات ترامپ مبنی بر توقف مهاجرت پذیری و بستن درب های کشور به روی پناهندگان (که قدرت شهرنشینان را تضعیف می کند و امید روستاییان آمریکا برای یک رنسانس اقتصادی است)، یکی از دلایل پیروزی وی بود.اینکه آیا هیلاری کلینتون به دلیل ترس از بیان مسائل درباره پناهندگان، سیاه پوستان و مهاجران مکزیکی بازنده انتخابات شد یا خیر، تا مدتهای طولانی مورد مناقشه خواهد بود.
در واقع رای به هیلاری کلینتون رای به وضع موجود بود. برخی گروههای سیاهپوست و لاتین در شهرهای آمریکایی با رنج و مشقت زندگی می کنند. دستمزدهایشان افزایش نمی یابد، اجاره ها بیش از حد بالا است. بی خانمانی و آوارگی در حال افزایش است. ادارات پلیس در مقابل جرایم پاسخگو نیستند. اما اگر دقت کنید، این تمایز بین شهرهای پر و کم جمعیت آمریکا آشکار است. در شهرهای بزرگ کسب و کار جدید ایجاد میشود، در حالی که شهرهای کوچک مشاغل خود را از دست می دهند. در شهرهای بزرگ میلیون ها شغل ایجاد شده اند. اما شهرستان کوچک به ندرت شغل ایجاد شده است. کارگران شاغل در شهرها با یک عنوان شغلی مشخص ۳۳ درصد بیشتر از همتایان روستایی خود درآمد دارند.
در حال حاضر بزرگترین پارادوکس موجود در آمریکا، این است که بیشترین امید برای حیات دوباره اقتصاد در این کشور به مهاجران است، هم از لحاظ جلوگیری از کاهش جمعیت شهرها و هم کار بیشتر. و یکی از شعارهای انتخاباتی ترامپ، توقف مهاجرت به آمریکا و اخراج مهاجران بود! واقعیت این است که مهاجران برای جامعه آمریکا مفید هستند.مهاجران حدود ۲۸ درصد بیشتر از آمریکاییان بومی اقدام به راه اندازی کسب و کارهای جدیدی می کنند. آنها به احتمال زیاد به خود اشتغالی روی می آورند. تحقیقات در زمینه علوم حیاتی، فناوری، مهندسی، و ریاضیات بیشتر توسط مهاجران انجام می شود. مهاجران سهم ماندگاری در ارتقای فرهنگ آمریکایی دارند؛ همچنین آنها به احیای مناطق خالی از سکنه در شهرهای آمریکایی می پردازند و در حال حاضر، آنها در حال انجام همان آبادسازی ها در روستاهای آمریکا هستند.
در پایان، می توان اینگونه جمع بندی کرد که مجموع آرای مردمی کلینتون از جان مک کین، میت رامنی، و حتی دونالد ترامپ بیشتر بود. او در انتخابات ریاست جمهوری به خاطر رای ایالت های حاشیه ای شکست خورد؛ ایالتهایی که شاید جمعیت آنها به اندازه طرفداران جمع شده در یک استادیوم فوتبال هم نبود. واقعیت این است که دموکرات ها باید برای پیروزی در انتخابات چهار سال دیگر از هم اکنون باید از محدودیت های ساختاری و حزبی خود بیرون بیایند. "حزب دموکرات آمریکا باید به جای تمرکز بر افراد ثروتمند، بر مردم عادی تمرکز کند. ایدئولوژی حزب دموکرات باید بر بهبود وضعیت اقلیت ها و مهاجران تاکید کند. باز هم تکرار می کنیم که نکته تناقض امیز انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا، این است که رئیس جمهور در آن به پیروزی رسیده که گفته بود مهاجران را آزار و اذیت و آنها را از آمریکا اخراج خواهد کرد، افرادی که در بازسازی شهرهای کوچک و شهرستانها کمک شایانی می کنند. و حالا برگ برنده پیروزی وی در انتخابات از همین شهرهای کوچک و روستاها بیرون آمده است.
